کنار همین هوای سرد

که از بندهای های انگشتان دستم مگذرد

و در سکوت این صفحه سپید آرام میگیرد

میخواهم برایت شعر بسرایم

شعری فراتر از زمان

لابه لای همان کوچه هایی که تنها تو می شناسی و من

بیا رها باشیم

در این فصل سرد

رها تر از دیروزها

و پشت همین نقطه به هم برسیم .

لابه لای شعری که برای توست