این روزها خوشحال ترم
روبروی ایوان که می نشینم
دستهای زودتر میرسند
و
نگاه میکنی
چه بی بهانه
لابه لای برگهای سبز تازه روئیده
دنبال آخرین لبخند تو میگردم
تو اینجایی
روبروی چشمهای من
حالا
هر وقت که دلم تنگ نگاهت میشود
بی بهانه قدم میزنم
لابه لای سرزمین تو در توی چشمانت
و دوباره باز دست در دستان من
میدوی
لابه لای کاغذهای سپید
و دستهایی که تنها برای تو مینویسند
+ نوشته شده در پنجشنبه دهم فروردین ۱۳۹۱ ساعت 10:19 توسط محسن
|