وقتی که دیگر نبود!!!!!!!!!!!!!
وقتی که دیگر اورا نداشتم احساس کردم که اورا داشته ام
وقتی که دیگر نبود من به بودنش نیازمند شدم،
وقتی که دیگر رفت من به انتظار آمدنش نشستم،
وقتی که دیگر نمیتوانست مرا دوست بدارد من اورا دوست داشتم،
وقتی که او تمام کرد من شروع کردم،
وقتی او تمام شد من آغاز شدم
و چه سخت است تنها متولد شدن،
مثل تنها زندگی کردن است،
مثل تنها مردن است
دکتر علی شریعتی
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم مرداد ۱۳۸۸ ساعت 23:12 توسط محسن
|